مقدمه: مطالعات پس از بحران در کشورهای مختلف، گزارشهایی متناقض را در خصوص شیوع افسرگی بیان نمودهاند، اما در کشورمان با وجود حوادث طبیعی فراوان، مطالعات اندکی در این زمینه وجود دارد. هدف از مطالعه حاضر، تعیین میزان شیوع افسردگی و ارتباط آن با شاخصهای دموگرافیک در دانشآموزان شهر بم پس از زلزله در سال 1382 میباشد.
روشها: این مطالعه یک مطالعه مقطعی- تحلیلی میباشد که در یک نمونه 472 نفری از دانشآموزان دبیرستانی شهر بم انجام شد. ابزار پژوهش پرسشنامه 21 سوالی بک (Beck) همراه با مشخصات فردی بود که توسط نرمافزار SPSS نسخه 11 و آمار توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: از 472 دانشآموز، 8/64 درصد زن و مابقی مرد بودند. رده سنی افراد در این پژوهش 14 الی 18 سال بود. 2/74 درصد از افراد دارای درجاتی از افسردگی)خفیف تا شدید) بودند. بین میزان افسردگی و جنس، ازدستدادن یکی از افراد خانواده در جریان زلزله، به وجود آمدن مشکل جسمی برای خود و یا یکی از افراد خانواده و رضایت از وضعیت زندگی رابطه معنیداری وجود داشت (5%(p<. اما بین میزان افسردگی، سن و تخریب منزل مسکونی در جریان زلزله رابطه معنیداری وجود نداشت.
نتیجهگیری: با توجه به بالابودن میزان شیوع افسردگی در دانشآموزان دبیرستانی شهر بم، برنامهریزی جامع درخصوص پس از حوادث طبیعی و انسان ساخت لازم و ضروری به نظر میرسد.